Thursday, July 23, 2015

از آخوند به آخوند عجب امت منگی




از این شیخ به آن شیخ عجب امت منگیم
از آخوند به آخوند  چه اندازه مشنگیم
از این چاله به آن چاه نه یک بار که صد بار
ببین عاقبت الامر شتر گاو  پلنگیم
پر از پشم و پر از ریش به هر کوچه پس و پیش
همه ساکت و خاموش فشل گشته ملنگیم
چه اندازه که خوشحال به بدبختی خویشیم
جهان در پی علم است من و تو پی بنگیم
در آینده تاریخ چه پیشانی سیاهیم
بدستان هر آخوند تو گویی لولهنگیم
به گودال کثافات کنیم هر نفسی حال
چه شادیم به گنداب چه شوخیم و چه شنگیم
حقیریم حقیریم همان به که بمیریم
به ماننده ی روباه دغلکار و دو رنگیم 
پی مرجع تقلید همان کس که فقط رید
عجب نابغه هستیم  چه ما زبر و زرنگیم
کلک خورده به صد بار از عمامه خونبار
ولی کوچه و بازار علمدار جفتگیم

بپا خیز بپاخیز به شب شعله بر انگیز
درین بند و به زنجیر بیا تا که بجنگیم

مهدی یعقوبی