جناب شیخ دائم در زیارت
به نام دین و مذهب در تجارت
دهد درس عفاف اندر سفارت
به لای پای دخترها نظارت
تخصص در امورات بکارت
خدا یعنی که دزدیدن به پیشش
حنا دائم که می بندد به ریشش
ببیند زن که آب افتد به نیشش
به حال صیغه بازی در عمارت
تخصص یا مهارت در بکارت
به روز و شب همه مشغول کار است
به پشت مرسدس بنزش سوار است
به سفلیس خطرناکی دچار است
سخن هایش همه باب طهارت
تخصص در امورات بکارت
علوم غیب آموزد به حوزه
دمادم می کشد منبر که زوزه
کشد خشتک اگر گردی رفوزه
به چشمانش که می بارد شرارت
تخصص پاره کردن در بکارت
سفر گوید رود در مکه اما
پس از آن قصر زیبایش اروپا
خدا را هم که دارد هم که خرما
کند سرکسیه مردم را وزارت
تخصص پاره کردن در بکارت
بگوید هاله نوری سر من
به هنگام دعا بر منبر من
به چاه جمکران دور و بر من
کند هر دم به شمشیرش اشارت
تخصص پاره کردن در بکارت
کند از مال مردم جیب خود پر
زنانش را بپیچاند به چادر
که نامحرم نبیند در صدف دُّر
مکن هرگز به ناموسش جسارت
تخصص در امورات بکارت
توگویی ارث بابایش که ایران
بگوید سیدم پاک و مسلمان
بچابد زیر نام دین و ایمان
تمام روز و شب مشغول غارت
تخصص پاره کردن در بکارت
مهدی یعقوبی