Tuesday, March 16, 2021

بمن گویند نواندیش دینی مسلمانی که با ریش لنینی - مهدی یعقوبی

 



بمن گویند نواندیش دینی

مسلمانی که با ریش لنینی

نمادم زینب و زهرا که باشد

عیالم شهرتش گیتا که باشد

ببافم آسمان و ریسمان را

که تا ثابت کنم حرف و بیان را

دیالکتیک علمی را کنم نقد

برای صیغه خوانم خطبه عقد

سخنرانی کنم کشور به کشور

لچک سر می کنم در غرب کافر

فنون مغلطه در حوزه خواندم

خر خود را به بحر و بر که  راندم

میان بحث ها تخم دوزردم

همه عمرم فقط قدقد که کردم

تخصص در علوم غائط و بول

جماعت را زنم با فن خود گول

به چشم هر مخالف میشوم دود

بگیرم ماهی از آب گل آلود

به جادوی سخن پیش خلایق

دهم پیوند گودرز و شقایق

نخود در داخل هر آش باشم

جهان ماهرترین نقاش باشم

نجاسات مذاهب را به نیرنگ

به روز و شب زنم بی خستگی رنگ

امامم خفته اما در ته چاه

همین جمعه بیاید گویی از راه

طناب دار در دستم نگونسار

فرنگستان زنم دم از سکولار

همه حرف و سخن هایم قلنبه

سراسر نقل و تفسیرم سلنبه

دم از اسلام رحمانی زنم من

مخالف را بنامم خصم و دشمن

در اصل آخوندم اما با کراوات

روپوش علم بر روی خرافات

مهدی یعقوبی