Friday, March 29, 2013

نکاح ایرانیان یعنی همان




نکاح ایرانیان یعنی همان FUCK
دهی پولی به زن سکست شود پاک
بخواند قبل از آن ملای مکار
برایت آیه ای در حجره ای تار
بگوید جانکم ، دوشیزه خانم

یکی یکدانکم ، دوشیزه خانم
به نام آن خداوند جمیلم
بگو در گوش من آیا وکیلم
تو را با مبلغی پول حلالی
در آرم عقد این حاجی جلالی
شوی محرم کنارش لخت و عریان
بلرزانی در آغوشش تو  پستان
دهی لنگ خودت را در هوا تا
نکاحت او کند در روز و شبها
اگر چه طاس و پیر و سر به زیر است
ولی در رختخوابش مثل شیر است
مسلمانست و بس  با دین و ایمان
دکان صیغه دارد در خراسان
دهد مرغ و کباب بره ات او
شود بالشت نازت از پر قو
کنار همسرانش توی خانه
شوی یکدانه و پر آب و دانه
دهد مهریه ات را بیش از آنان

نهد فرق سرت تاج درخشان
از این وصلت خدا راضی بگردد
همه احکام ما تازی بگردد
نگویی نه زبانم لال گردد
که شیطان لعین خوشحال گردد
ستون دین ما لرزان بگردد
زمین و آسمان ویران بگردد
عزیزم سنت پیغمبر است این
از آغاز جهان تا چین و ماچین
بگو عمرم بگو جانم قبول است

دو دستانش سراسر غرق پول است

امان از مرد سالاری در اسلام

فغان از جنده بازی تحت هر نام

« مهدی یعقوبی »



- دهخدا، معنی‌ واژه‌ی نکاح: جماع کردن، گاییدن-  (فرهنگِ دهخدا، جلد "ن" برگِ ۷۲۱
 یعنی‌ وارد کردنِ آلتِ تناسلی‌ مرد در آلتِ تناسلیِ زن برای اینکه یک جسمِ واحد شوند ( زن در دامِ ادیانِ ابراهیمی، نوشته‌ی پروفسور مسعود انصاری، برگِ ۱۸۱)
" اَنًکَحتُکَ و زَوَّجْتُكَ نَفْسِي عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ"
یعنی‌: "در مقابل یک مبلغِ تعیین شده خود را به تو به گائیدن می‌دهم". ( واژه اَنًکَحتُکَ از ریشه‌ی واژه‌ی "نکاح" گرفته شده است).