Wednesday, January 25, 2012

شعری در مدح و ثنای آیت الله جنتی




پیش از او یک جانور عالم نبود
در زمین  و  آسمان  آدم  نبود
تا که ناگه شد زمان بیگ بنگ
انفجارات عظیم از خاک و سنگ
بعد از آن برقی زد و آتش دمید
جنتی در شکل عنتر شد پدید
پیش پایش سجده عزرائیل کرد
خانه ای در مقعد یک فیل کرد
از ازل پیشانی اش پر نور بود
چون بسیجی در کفش ساطور بود
در بهشت آغوش شیطان می غنود
سیب سرخی داد و حوا را ربود
در نماز جمعه هایش روزه بود
در خراسان صیغه یک روزه بود
تا به گردن توی گوه تعمید شد
بعد از آن او مرجع تقلید شد
شب به شب عمامه را بر سر کند
کودکان را ختنه بر منبر کند
پیش پایش چشمه دریا می شود
کور مادر زاد بینا می شود
مردها حتی به شکل زن شوند
من زبانم لال  آبستن شوند
آسمان خم می شود پابوس او
آلت زیر شکم  ناموس او
گر چه اندر کله اش مغز خر است
از میان عالمان عالم سر است
***
جنتی ای جنتی ای جنتی 
قاتل فرزند خود ای لعنتی




* جنتی قاتل فرزند خود بوده است