Wednesday, January 22, 2020

انگل زاده ها - شعری از مهدی یعقوبی


خفته در قصر طلا اما به ظاهر ساده اند / مشت انگل زاده اند 
از برای غارت ایران همه آماده اند / مشتی انگل زاده اند
شغلشان تاراج نفت و شیشه کردن خون ما /  در پس نام خدا
مملکت را دست چین و روس یکسر داده اند / مشتی انگل زاده اند
جاکش آخوند و ملا نزد بیدینان غرب / با سبیل و ریش چرب
عده ای در بین شان نر عده ای هم ماده اند / مشتی انگل زاده اند
حقه باز و بیسواد اما که مدرک دکترا / علمشان باد هوا
گرگ هایی در لباس میش یا لباده اند / مشتی انگل زاده اند
بر دموکراسی قسم در غرب کافر!!؟ می خورند / در وطن سر می بُرند
دشمن لبخند و شادی خصم هر آزاده اند /  مشتی انگل زاده اند
خائن و مزدور و نامرد و پلید و جانی اند /  ننگ هر ایرانی اند
مفتخوار و مرده خوار و پیش و پس  واداده اند /  مشتی انگل زاده اند
هر یکی تخم وزیری یا امام جمعه است / حیله کار و شب پرست
گاه در حال نماز و گاه اهل باده اند /  مشتی انگل زاده اند
تا به فرق سر فرو در منجلابی از فساد /  سفلگانی بیسواد
مهر در پیشانی اما در نماز استاده اند/  مشتی انگل زاده اند
رتبه اول شد ایران در فروش کلیه /  جان آقا عالیه
پورشه اینان به زیر پا میان جاده اند/  مشتی انگل زاده اند
در بی بی سی بحث و تفسیر سیاسی میکنند / حق شناسی می کنند
ماله در کف خارج کشور که در سمباده اند /  مشتی انگل زاده اند
کارشان جاسوسی و دیوثی و آدمکشی / روز و شبها در خوشی
یکسر از ماتحت ملاها همه افتاده اند / مشتی انگل زاده اند 
مهدی یعقوبی